گوش دادن به آهنگ هتل کالیفرنیا همیشه غمگینش می کرد. می گفت یاد یه شب خیلی بد می افته. می گفت ازش خواسته بوده که خیلی خوشگل باشه. برای همین یه گل رز ریز و صورتی زده بوده پشت گوشش. بعد بهش رو کرده بوده و گفته بود دیگه نمی تونیم ادامه بدیم. همین! عمر به آهنگ هتل کالیفرنیا گوش داده بود. توی بالش هزار بارخونده بودش. و برای من که ازش دورم می رقصه! شاید اگر .

هرج و مرج در سیناپس ها. گل رزی که از لجن زار رویید. نوشته ها و خاطرات من.

هرجا برم بازم در نهایت بر میگردم همینجا. از دیشب داره می باره. برف غمهام رو از یادم می بره. از همه دوستایی که بعد این مدت طولانی. بعد امتحانا به همه دوستای گلم سر میزنم. من در سکوتی زندگی میکنم. بیخود دست و پا نزن.

صداي مرگ كدام پاره از تن هاتان است. كه گوش مرا كر كرده است. و چشمانم را خيس! دهمين روز ايستادگيتان است. پروانه ای روی چشمم لانه کرده.

احساس میکرد الان همه و همه. ما هم که خودمون گم شده بودیم. شبا با ماسکش حرف میزد. با توی ماسکش حرف میزد. میگفت تو با هرکودوم از این بندها. میتونی سه چارتا کفش ببندی.

ساندترک شماره ده فیلم د هیت. و البته در تمام مدت به حماقت دیکتاتورها خندیدیم. بیخیال کول بازی و باقی مخلفات شدم که حداقل اشتباهی سوار ماشین یارو نشی. عکس کولهای رو توی گودر شر کرده بودی چند وقت قبل. بعد هم خیلی بی ر.

Writed In 21 Mar 2011. در اين روز ها بي هيچ دليلي سرم شلوغ است! Writed In 11 Feb 2011. این پست را با صدای خودم بخوانید.

از درد پریودهای مغزی در امانی. چه سخت می گذره این روزها. پاییز و هوای دل انگیز و این احساس رخوت انگیز.