فرشته ی از خاک و گل سرشته. Posted by نعیمه in Uncategorized. تابستان ها کمر درختان خم می شد از آن همه آلو و زردآلو و قطره طلا. حتی از خیل عظیم بستگان و دوستان هم کاری ساخته نبود. اینجا بود که در میانه باغ پدربزرگ اجاقی افروخته می شد و مادر و مادرش و مادربزرگش هر سه دست به کار می شدند. دست آخر من بودم که زیر نگاه رضایتمند آن سه با لذت آن همه ترشی را می مکیدم و صورتم در هم می رفت. Posted by نعیمه in Uncategorized. خیابان را دور می زنم. لاستیک ماشین روی خط ک.

از راه آرا سا س بهروز بمانید. Lynn Stokes and Sol Surfers. Seven Steps to the Green Door. All Day Long Quick Reviews.

ای کاش اینجا را هم گردگیری می کردم. وبهار باری دیگر سری هم به ایستگاه آخر می زد. شیر نری دلباخته ی آهوی ماده شد. شیر نگران معشوقه بود و میترسید به وسیله ی حیوانات دیگر دریده شود. پس چشم از آهو برنداشت تا یک بار که از دور او را می نگریست . شیری را دید که به آهو حمله کرد. فوری از جا پرید و جلو آمد دید ماده شیری است. همان جا ایستاد و مجذوب زیبایی ماده شیر شد.

با من به زبان بی الفبا سخن بگو. شب یلدا انار است و من و هندوانه و برف. و لحظهی بی دریغ فالی از حافظ. از در صدای مشت میآید.

آمده ام تا تو بسوزانیم. دست هایم تو را می نویسند. نگاهم تو را می خواند. تورا از بر کرده ام. حجم حضور تو در آغوشم. مرا به دام امن نگاهت بینداز.

بازم سرد شد سرم درد شد. یک ماهی میشه که درگیر یه مریضی یا چند مریضی عجیب غریب هستم که طی یک هفته گذشته هم داره کم کم به نقطه اوج میرسه. این دکترهای بیسواد گوسفند هم که چیزی حالی شون نیست و تا الان نتونستن کاری بکنن. تشخیص هاشون از عفونت نمی دونم چی چی تا مسمومیت توسط سرب و آلودگی هوا متغیر بوده. با توجه به موراد فوق خیلی منطقیه که تصمیم بگیرم یه وصیت نامه بنویسم. یه وصیت هستش که در مورد هم سن و سال های من عمومیت شدیدی داره. لطفا بعد از مرگم تمام هارد هام و دی وی دی هام به همراه پیکر .