Date Range
Date Range
Date Range
زنی که آوازش از سرانگشتانش جوانه می زند. Saturday, January 18, 2014. Saturday, October 19, 2013. Tuesday, October 8, 2013. Thursday, October 3, 2013. انگار کسی جلوی رویم تا آخر خط رفته است. Sunday, September 29, 2013. پن نوشتم که خفه نشوم . Friday, September 20, 2013. روز نفس گيري بود روز آخر. يازده سپتامبر ٢٠١٢ - لا به لاي ابرها.
گفته بودی قایقی خواهم ساخت. منم از همهمه ی اهل زمین دلگیرم .
Someone has felt it before. Life goes on and you have to go on with it. Subscribe to my blog! Thought that i found myself under something new. Just one more line i repeat over and over. When you left that night .
Is life worth living? امروز یکی دیگه از عموهام فوت کرد. هر وقت عمو یا عمه هام طوریشون میشه دلم برا بابام کباب میشه. احساس میکنم بابام پشتش به خواهر برادراش گرمه تو زندگی که basically بزرگش کردند. دلم برا بچههای عموم میسوزه مادرشون رو تو بچگی از دست دادند و تو چند سال گذشته با زن جدید باباشون همش دعوا داشتند. دلم برا بچهی عموم از زن جدیدش میسوزه که تو ۱۰-۱۲ سالگی بی پدر شده. عید با بقیه عموهام حرف زدم به این عموم که زنگ زدم برنداشت دوباره هم زنگ نزدم! دلم برا خودم هم میسوزه که الان یاد این افتادم.
Wednesday, January 8, 2014. به روی گل تان ببخشید کم وکسری هایش را. بی سر و صدا نگاه تان را بکنید. تا جنون فاصله ای نیست از اینجا که منم. یادداشت های پدری از غربت. باشد كه از خزانه ى غيبم دوا كنند.