دو فرشته از آسمون شدن مهمون تو خونمون. امروز جمعه بود و از شب قبلش با عمه مرضیه و عمه مهدیه. و زن دایی و خاله بهناز قرار استخر گذاشتیم و ساعت یه ربع به ده عمه. اومد دنبالمون و با دخملیه ناز رفتیم استخر خیلی خوش گذشت و کلی. دخملی آب بازی کرد و خوش گذروند قرار بود بعد از برگشتمون بریم.

9830; Fυυcк ℓєs נαℓσυsєs . Pσυя тα sαитé , fαìт єи sσятє dє иє pαs pσмpєя .

Retape dans le champ ci-dessous la suite de chiffres et de lettres qui apparaissent dans le cadre ci-contre.

Yà dlà plàce qùe poùr les vràiis. Yà pà de plàce poùr les fàùsses. Les larmes envoient toujours les messages. Que le coeur ne peut envoyer en paroles. Parfois un regard vaut plus que mille mots. Abonne-toi à mon blog! Ùtiin jlàiime dii oùf cette M. Ùtiin kàn jme dii kon se connàii depùii le CP. Dètre dàns le même Lycée.

درسا دردونه من و باباش. مروارید درشت خونه ما همیشه بمان با ما. دیشب جای همگی خالی داشتم ماکارونی درست می کردم. موادش زیاد بود یه مقداری شو کنار گذاشتم و مشغول بقیه کارا. چند دقیقه بعد دیدم لپ درسا جونم پر شده و هی داره می جنبه. به به و چه چه می کنه و یه لقمه دیگه هم توی دستش .