behrokh wordpress.com
مامان و بابا و دخترشون یک خانواده واقعی در دنیای مجازی
یک خانواده واقعی در دنیای مجازی
OVERVIEW
The site behrokh.wordpress.com presently has a traffic classification of zero (the smaller the more users). We have analyzed seven pages within the web site behrokh.wordpress.com and found eighteen websites referencing behrokh.wordpress.com. We have unearthed one mass network sites acquired by this website.
Pages Parsed
7Links to this site
18Social Links
1BEHROKH.WORDPRESS.COM TRAFFIC
The site behrokh.wordpress.com is seeing alternating amounts of traffic all through the year.
Date Range
1 week
1 month
3 months
This Year
Last Year
All time
Date Range
All time
This Year
Last Year
Date Range
All time
This Year
Last Year
Last Month
LINKS TO WEBSITE
WHAT DOES BEHROKH.WORDPRESS.COM LOOK LIKE?
BEHROKH.WORDPRESS.COM SERVER
We found that the main root page on behrokh.wordpress.com took one thousand seven hundred and nineteen milliseconds to download. I detected a SSL certificate, so we consider this site secure.
Load time
1.719 sec
SSL
SECURE
IP
192.0.78.13
BROWSER IMAGE
SERVER SOFTWARE
We discovered that behrokh.wordpress.com is weilding the nginx os.HTML TITLE
مامان و بابا و دخترشون یک خانواده واقعی در دنیای مجازیDESCRIPTION
یک خانواده واقعی در دنیای مجازیPARSED CONTENT
The site had the following in the homepage, "مامان و بابا و دخترشون." I noticed that the web site stated " یک خانواده واقعی در دنیای مجازی." They also stated " ژوئیه 14, 2009 بدست behrokh. نوشته شده در نوشته های قبلی. مامان و بابا و دخترشون. ژوئیه 14, 2009 بدست behrokh. دخترم یک جمله می نوشتی از گربه می ترسم و خلاص. نوشته شده در نوشته های قبلی. مامان و بابا و دخترشون. مارس 22, 2009 بدست behrokh. نوشته شده در نوشته های قبلی. مامان و بابا و دخترشون. ژانویه 1, 2009 بدست behrokh. یکی نیست به خودش بگه . نوشته شده در نوشته های قبلی. نوامبر 26, 2008 بدست behrokh. با تعجب می پرسم توالت."ANALYZE MORE BUSINESSES
زندگی مرگ هزار رویاست.
آن که مست آمد و دستی به دل ما زد و رفت. اندر این خانه ندانم به چه سودا زد و رفت. خواست تنهایی ما را به رخ ما بکشد. تنه ای بر در این خانه ی تنها زد و رفت. دل تنگش سر گل چیدن از این باغ نداشت. قدمی چند به آهنگ تماشا زد و رفت. مرغ دریا خبر از یک شب توفانی داشت. گشت و فریادکشان بال به دریا زد و رفت. چه هوایی به سرش بود که با دست تهی. پشت پا بر هوس دولت دنیا زد و رفت. بس که اوضاع جهان درهم و ناموزون دید. قلم نسخ بر این خط چلیپا زد و رفت. دل خورشیدی اش از ظلمت ما گشت ملول.
404 - Blog not found
وبلاگی با آدرس مورد نظر پیدا نشد.