عکس گل و از این قبیل. اگر بپذیریم که او خودش است و باز اگر بپذیریم که او دست کم زمانی با خشونت در شدیدترین و. یک او بعد از بازنشستگی دلش نازک شده و روی آورده به چیزهای خوشگل.

Thursday, July 2, 2015. Friday, March 13, 2015. از همین حالا احساس یک مادر پیر را دارم. Tuesday, February 3, 2015.

این را در وبلاگ بنویسید! 8207;در Twitter به اشتراک بگذارید. 8207;در Facebook به اشتراک بگذارید. يك سرى آدم مى شناسم كه. این را در وبلاگ بنویسید! با ایمیل ارسال کنید.

با تو خوش بود و پیمونه می زد. دیروز به خونه جدید اثات کشی کردیم و هنوز غم دوری از ورشو. شش سال رو توی خونه ورشو زندگی کردیم. انقدر خونه به دلی بوده که نخواستم با هیچ. کس و هیچ چیز به اندازه اونجا تنها باشم و حال بد و خوبم رو هیچ کس به اندازه در و دیوارای خونه ورشو ندیده. مثل اون زمان که با کسی خیلی راحتی و سفره دلت رو براش پهن می کنی و برات مهم نیست که راجع بهت چی فکر کنه.

من آدم مقلدی هستم واسه همین همین غم توی چشمام داره کمین. بله من یک عدد آدم مقلدم. هیچوقت هم با این خصلت خودم کنار نیامدم. چیزیست که بابتش شرمندهام و نگران لو رفتن ولی همزمان توان کنترل خودم را هم ندارم. یکهو مچ خودم را در حال تقلید میگیرم. در لحظه هول میشوم که الان همه میفهمند همزمان هم شروع میکنم به دقت در ظرافتها برای برطرف کردن نقایص و بالا بردن کیفیت تقلید.