استعاره در خدمت استدلال و مغالطه. در این معامله اسب زین شده شی گرانبها- داده میشود و افسار پاره شی بی ارزش- گرفته میشود. کاریکاتور روزنامه قانون در واکنش به اسب زین شده.

بهاری که از روسری ام گذشت. نگاهش به فنجان واژگونه ام. عشق از آن تو و. هركس به راه محبوبش بمیرد. در شمار شهیدان است . دنیایی ست سرشار از وحشت. چه بسیار عاشق می شوی. كه سگ ها و سرباز ها.

آن ۸ سال کافی است برای این که مدتها مثل هاری در بدن جامعه ما دائما تزریق سم بکند. مثل مرض هاری این حالت را دارد به جامعه ما میدهد و همش هم شعار بود. تشبیه مانند کردن چیزی به چیز دیگر است. شما در حال ارتکاب مغالطه هستید. یک دلیل ساده برای تغییر پر.

آن هفتصد تومان توی کیف. در ستایش چای در استکان شفاف. آن دو جوان روزهای سه شنبه کلاس سوم. باد سهمگین ترجمهای که داستان را ویران کرد. آن هفتصد تومان توی کیف. برایمان دلمه آورده دستپخت کوثر.