جایی برای مرور عشق های گذشته اند. جایی برای لبخندهای حاصل از شیرینی یادها. جای امنی برای جا گذاشتن خاطرات اند. جمعه نهم مرداد ۱۳۹۴ - - آستیگمات. به پ شت گرمی روشنی تو بود! تو اکنون رفته ای. و تاریکی مرا می ترساند! از حالا به بعد اما.

نزدیک دو ماه بلاگفا پوکید و ما رو هم پوکوند! هر چند من رفتم میهن بلاگ! وای دو سال از نوشته هام پریده! یه چیز دیگه است این وبلاگ. چکار کردید با ما ای کشور سروربلاگفا! نظر نمی تونید بدید هر کی خواست ایمیل بزنه. حتی این گل کاکتوس عزیز. سریالهای مزخرف GEM, فیلمهای آبکی.

این نوشته سرتاسر تمسخر است.

من مادر خانومی, مادر دو تا دختر کوچولوام. قرار نیست اینجا همش از بچه هام بگم , اما خب چه کنم که این روزها بچه داری همه زندگیم رو تحت تاثیر قرارداده , اینجا می نویسم تا رویای نوشتنم را تحقق بخشم. Saturday, February 26, 2011. با دلی خونین و چشمی اشکبار در حال اسباب کشی به خانه جدیدم . البته این وبلاگ رو هم همچنان آپدیت می کنم . هرکی به هرکی می تونه بگه آخه من این خواننده ها رو با خون جگر بدست آوردم نمی شه که مفتی مفتی از دست بدم.

1603;د ساعت و تاريخ. بسم الل ه الرحمن الرحیم. ما گردآمدهایم تا بخوانیم و بخوانیم و بخوانیم و البته اندکی نیز بنویسیم. داستان وزیران فرهنگ و ارشاد اسلامی.

منتها رسما اعلام میکنن که حال ندارن اینکارو کنن و از من میخوان براشون ادیت کنم! نوشته شده در Uncategorized. اکتبر و ما رو که کشتن. ما بریم بخوابیم به گمانم. و من آخر گفتم .

A Man Called Old Fashion. اندوه بزرگیست زمانی که نباشی. دقیقن همونیست که بدرد این روزهای من میخورد و تهران. آدم نباید اینقدر تحملش زیاد باشد که درد تنش را عادی بپندارد.

Friday, December 3, 2010. لباس عزای سپیدم را بیرون آوردم شاید دنیا مرا بهتر ببیند. مشکی هم رنگ خوبی است. سپید هم رنگ خوبی بود خدایش بیامرزد. Monday, November 22, 2010. من نمی نویسم پس هستم. دشوارتر از همه زایمانهایی که عمری گریبان زنان ما را گرفته. دشوارتر از تازیانه های بی رحم زندگی بر این تنهای نیمه جان. کدام کلمات و کدام جملات را یارای تحمل این بار است.