دنیای این روزهای من همقد تن پوشم شده. اگر نگذرم زندگی از من می گذره خیلی راحت. معتقد بودم همیشه باید با خاطره ها کنار اومد نه اینکه ازشون گذشت. از این به بعد خونه ی من. دفتر مجازی ام جای دیگری است. بردی از یادم اما همون بارون همه چی رو شسته بود . اين جا را مكاني قرار داده ام كه گاه گاهي بنويسم از هر آنچه كه فكرم را مشغول مي دارد يا بر دلم سنگيني مي كند. یادداشت های دختر دستفروش مترو.

هر روز پنج دقیقه توی ذهن انسان هست که میتونه اون رو یک فیلسوف کنه. اونوقت با اعتماد به نفس به خودم بگم ایرانسله. من نمی دونم اونی که این عبارت.

این تویی که در هر کلام میخوانیش. هزار سال بعد از رفتنت. كه شعرهايم را از ب ر است. و شعرهايم را از ب ر ميخواند. چشم هايم را كه ببندم. درعصر پاييزي يك روز خاكستري كشدار. ميان كوچه پس كوچه هايي كه ميرسند به هيچ. من مردمان اين شهر را دوست ندارم. من فقط بلبلي را ميشناسم.

قاتل بروس لی در یکی از باغ های اطراف کرج شناسایی و توسط ماموران دستگير شد.

حرف های یه آدمی که دو تا بود! آوریل 23, 2010. نوشته شده در یکی-اون یکی. نوشته شده در یکی-اون یکی. نوشته شده در یکی-اون یکی. نوشته شده در یکی-اون یکی.