Welcome all of you that are reading my very first blog. My goal is to also share with you some examples of what I have personally painted as well as other items from sellers I admire. Thursday, September 8, 2011.

منگولیسم های یک دختر چفسرده! Untolds of the street dancer! با دمپایی ابری وارد شوید. جمعه بیست و هفتم دی ۱۳۹۲. در واقع همه یه روزی بازی من میخوام بدونم برای چی دارم زندگی میکنم رو شروع میکنن. دکارتی اگه فکر کنیم مسلم تر از وجود احساس گریز ناپذیر بودن از ذاته. ادما کمپایل شده شروع به احساس کردن میکنن. من بازی رو شروع کردم ولی کشش ادامش رو نداشتم. من کشش احساسات بیش از حد رو ندارم.

او یک جورهایی ورژن اصلاح شده ی من است. او روحش هم خبر ندارد که من هفته ای یک بار می روم سراغ وبلاگش و هی نوشته هایش را می خوانم و هی حسرتش را می خورم. اما آرمینا توی همه ی زمینه ها شبیه من است. او هم مثل من از قبیله ی مهندسین مکانیکی است که شعر و داستان و کتاب خواندن دوست دارد و کافه می رود و عشق دوست دارد و یوستین گاردر می خواند. مهربان است و در وصف معشوقه اش که می نویسد می توان حس کرد که چقدر دوستش دارد.