Date Range
Date Range
Date Range
گاهی وقت ها دادن شانس دوباره به کسی. مثل دادن یه گلوله ی اضافه ست. اغوش گرمم باش بگذار فراموش کنم لحظه هایی. که در سرمای بیکسی لرزیدم. من به بودنش نیازمند شدم. من در انتظار آمدنش نشستم. من او را دوست داشتم.
من امروز یک عکس یادگاریم برای سالهای دور. دیشب خوابتو دیدم بابابزرگ! کلاه قهوه ایت سرت بود و پاتو انداخته بودی رو پات و به آسمون نگاه میکردی و داشتی چیزی میخوردی که نمیدونم چی بود. نشسته بودی لب ایوون کنار آشپزخونه همون ایوونی که خیلی از بعداز ظهرهای بچگیمو شاهد بود! بعداز ظهرهای بهاری ای که پر بود از عطر شکوفه های نارنج از عطر تو و مادربزرگ و چای زعفرون عصرونه. بعد ازظهرهایی که پر بود از طعم نون و نارنج و پونه و کلوچه.
Este Blog tem o intuito de colocar em pauta discussões de temas variados para que haja troca de conhecimentos e reflexões acerca dos assuntos postados. Se houver referência bibliográfica é interessante que seja explicitado para outros terem acesso ao conteudo. Participem! Viver ou ser vivido? Visualizar meu perfil completo. Quinta-feira, 5 de junho de 2008. Viver ou ser vivido? .
Domingo, 5 de julio de 2015. Palmeritas de hojaldre a lo surrealista. Esto que veis aquí es mi homenaje particular a Salvador Dalí. Sí, son unas palmeritas de hojaldre a lo surrealista. Otra pifia en la cocina.
Con la tecnología de Blogger.