خاطرات روزانه یه دختر دردونه مامان و بابا. وای اینبار میخوام جریان مسافرتمون رو تعریف کنم. نوشته شده در دوشنبه ۱۳ دی۱۳۸۹ساعت ۸ قبل از ظهر توسط فاطیما. اول سلام و بعدش ممنون از همه کامنتهای انرژی دهندتون دوستهای من. ولی میخوام بگم اگر لطف میکنین و میخونین مطالب رو لطفا یه لایک یا آن لایک کامنت بگذارید که من اشتیاق بیشتری واسه نوشتن پیدا کنم درضمن بدونم از مطلب خوشتون اومده یا نه. نوشته شده در دوشنبه ۲۲ آذر۱۳۸۹ساعت ۲۳ بعد از ظهر توسط فاطیما. بعدش دیگه هیچی شکلت خریدم آ.

اما وقتی کسی رو دوست داری که تو رو دوست داره. نمی خواهم بگویم كه به اندازه دریاها و یا اقیانوسها دوست دارم . چون دریاها واقیانوسها خشك شدنی هستند. نمی خواهم بگویم به اندازه خورشید دوستت دارم چرا كه خورشید را غروبی هست. اما می خواهم تو را به اندازه چیزی دوست داشته باشم كه در آن پایانی نباشد .

Forex, trading, robot, software, broker, valas, metatrader. Pasti Jawabannya sebagian pernah dan sebagian lagi tidak pernah.