پادشاهی در یک شب سرد زمستان از قصر خارج شد. هنگام بازگشت سرباز پیری را دید که با لباسی اندک در سرما نگهبانی می داد. نگهبان ذوق زده شد و از پادشاه تشکر کرد. اما پادشاه به محض ورود به داخل قصر وعده اش را فراموش کرد.

برای تو نوشتن کار من است. سهم من از بوسه ی باد. چی بگم ای دادو بیداد. مردن و رفتن از یاد. دو روز دیگه مونده تا بهار و میلاد تو معنای واقعی بهاره تولدت مبارک. پیشاپیش سال نو رو هم تبریک می گم. روزای سخت نبودن با تو. داغ دلم که بی تو تازه میشد. همنفسم شد سایه ی سردم. تو رو میدیدم از اونوره ابرا.

Tu est mon âme soeur,. Tu est tout pour moi et je suis tout pour toi.

Anubis is a service for analyzing malware. we are sorry for the inconvenience! We are down for maintenance. Thank you for your understanding. Thou wilt be merciful! Of course, you can continue to use our Wepawet. Also, check out FIRE.