این وبلاگ به روز نمی شود. چراغ به دستان کوچه های تاریک. دو پسر چاق را دیدم. آن شب هی چرخ می زد دور خودش. ما گل های داوودی هستیم! ژوئن 28, 2012. به کجا می روید این همه بی حوصله! من به او قول داده ام. که امشب جای من باران می آید. دیگر دنیای بی مادران ما. فمینیست رادیکال طرفدار مادری طبیعی و شاعر آمریکایی. دنیای آن طرف لیوان چای. بدهم چهره ام را محو کنند.

فانت ثقتی و رجائی و مفزعی و مهربی و ملجای و منجای پس توئی محل اعتماد و امید و پناهگاه و گریزگاه من و پناهم و نجات بخش من. تو به من گفته بودی به هرچی غیر از من فک کنی هیچیه! من همیشه به هیچی فک کرده بودم من هیچیو تست زده بودم. یه زمستون نه یه پاییز تموم تو صندلیای تو راهرو منتظر یه هیچی نشسته بودم حتی یه بارش رفتم داروخونه پول دادم اما یادم رفت قرص سرماخوردگی بگیرم . از بس از خودم تا هیچیا رفتم صدای قلبم دیگه نمیاد . خیلی چیزای دیگه هست که میتونه یه جو.

Darr; Skip to Main Content. Latina being fucked mid-air! Clothed Female Nude Bi Men. Click to Press This! .

I am bloodysavage, deal with it! By moving, adding and personalizing widgets.

تو امضا می کن و بر برگه انداز. امضای من منحنی بی قواره ایست که در سه چهارم ابتدائیش از سمت چپ پیرمرد گوژپشت تنهایی را تداعی می کند که در یک روز بارانی روی موزاییک های لق پیاده رویی بی انتها قدم می زند. یک چهارم انتهایی امضایم که ازغرب به شرق امتداد یافته شبیه دندانه های اره یک کارگاه چوب بری بی رونق است که بیشترسال را بخاطرکسادی بازار بر دیوار نمناک کارگاه آویخته شده است. نوشته شده در چهارشنبه 1 بهمن1393ساعت توسط شهرزاد. نامه های دختری از ه م ر اسمیت.